حکمرانی عمومی؛ مبانی، چالشها و ضرورتها
حکمرانی عمومی یکی از مفاهیم کلیدی در علم سیاست و مدیریت است که در دهههای اخیر بیش از پیش مورد توجه پژوهشگران، دولتها و نهادهای مدنی قرار گرفته است. این مفهوم فراتر از اداره امور توسط دولت بوده و به شبکهای از تعاملات میان دولت، جامعه مدنی، بخش خصوصی و شهروندان اشاره دارد. در واقع حکمرانی عمومی نه تنها به چگونگی اعمال قدرت بلکه به نحوه مشارکت ذینفعان مختلف در فرآیند تصمیمگیری و اجرای سیاستها میپردازد.
تعریف و ابعاد حکمرانی عمومی
حکمرانی عمومی به معنای استفاده از سازوکارها، فرایندها و نهادهایی است که از طریق آنها منافع عمومی شناسایی، سیاستها تدوین و خدمات عمومی ارائه میشوند. سه رکن اصلی حکمرانی عمومی عبارتاند از:
- شفافیت: دسترسی آزاد به اطلاعات، پاسخگویی و جلوگیری از فساد.
- مشارکت: حضور فعال شهروندان، سازمانهای مردمنهاد و بخش خصوصی در فرآیند تصمیمگیری.
- کارآمدی: استفاده بهینه از منابع برای دستیابی به اهداف توسعهای و اجتماعی.
به بیان ساده، حکمرانی عمومی زمانی محقق میشود که مدیریت جامعه نه تنها توسط دولت، بلکه با همیاری و نظارت مستقیم جامعه صورت گیرد.
ابزارها و سازوکارهای حکمرانی عمومی
برای تحقق حکمرانی عمومی، مجموعهای از ابزارها و سازوکارها مورد نیاز است:
- دیپلماسی عمومی و رسانهها: رسانهها نقش واسطهای در انتقال صدای مردم و بازخواست دولت ایفا میکنند.
- سازمانهای مردمنهاد (NGOها): این نهادها میتوانند خلأهای دولت را پر کرده و نمایندگی گروههای مختلف اجتماعی را برعهده گیرند.
- سیاستگذاری مشارکتی: از طریق مشورتهای عمومی، نظرسنجیها و گفتوگوهای ملی، سیاستها به جای تحمیل از بالا، بر اساس خواست عمومی شکل میگیرند.
- فناوریهای دیجیتال: دولتهای هوشمند با استفاده از پلتفرمهای آنلاین، امکان شفافیت، نظارت و مشارکت مردمی را افزایش میدهند.
چالشهای حکمرانی عمومی
با وجود اهمیت و ضرورت آن، حکمرانی عمومی با چالشهایی جدی روبهرو است:
- تمرکزگرایی قدرت: در بسیاری کشورها، هنوز تصمیمگیریهای کلان بهصورت متمرکز انجام میشود و مردم در حاشیه قرار میگیرند.
- ضعف نهادهای مدنی: در جوامعی که سازمانهای مردمنهاد ضعیف یا محدودند، مشارکت واقعی امکانپذیر نمیشود.
- فساد و نبود شفافیت: فساد اداری و اقتصادی یکی از بزرگترین موانع تحقق حکمرانی عمومی است.
- چالشهای فرهنگی: در برخی جوامع، فرهنگ مشارکت هنوز نهادینه نشده و مردم اعتماد کافی به فرآیندهای حکمرانی ندارند.
ضرورت حکمرانی عمومی در جهان معاصر
امروزه پیچیدگی مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی ایجاب میکند که دولتها به تنهایی قادر به حل مشکلات نباشند. بحرانهایی همچون تغییر اقلیم، همهگیریها، نابرابری اجتماعی و بحران آب نمونههایی هستند که نیازمند همکاری همهجانبه میان دولت و جامعهاند. حکمرانی عمومی با ایجاد بستری برای مشارکت، همفکری و همافزایی میتواند ظرفیتهای موجود را به شکلی منسجم و کارآمد بهکار گیرد.
حکمرانی عمومی و توسعه پایدار
یکی از اهداف کلیدی حکمرانی عمومی، تحقق توسعه پایدار است. توسعهای که تنها در صورت توجه به سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی امکانپذیر خواهد بود. بدون شفافیت، عدالت اجتماعی و اعتماد عمومی، هیچ برنامه توسعهای دوام نمیآورد. حکمرانی عمومی با تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد متقابل میان مردم و دولت، بستری برای اجرای موفق سیاستهای توسعهای فراهم میآورد.
جمعبندی
حکمرانی عمومی، پلی است میان دولت و جامعه. این نوع حکمرانی، نه صرفاً مدیریت از بالا به پایین، بلکه فرآیندی تعاملی است که در آن همه بازیگران اجتماعی نقش دارند. برای ایران و دیگر کشورهای منطقه که با چالشهای جدی در زمینه اقتصاد، محیط زیست و اعتماد اجتماعی مواجهاند، حرکت به سمت حکمرانی عمومی ضرورتی انکارناپذیر است. تنها با مشارکت مردم، شفافیت نهادی و پاسخگویی واقعی میتوان آیندهای پایدار و عادلانه ساخت.
دکتر عباس خداپرست
#حکمرانی #حکمرانی_عمومی #دکتر_عباس_خداپرست #عباس_خداپرست #شفافیت #قدرت #نظام #دولت #مدیریت_عمومی #مدیریت_دولتی